کافی است ساعتی در کوچه پسکوچههای اطراف حرم حضرت معصومه(س) در قم پرسه بزنید، دهها تابلو خواهید دید.
کافی است ساعتی در کوچه پسکوچههای اطراف حرم حضرت معصومه(س) در قم پرسه
بزنید، دهها تابلو خواهید دید که هر یک بیت مرجع تقلیدی را نشان میدهد.
مراجعی که بعضا ناشناس و گمنامند یا چنان شهیر نیستند که نیازی به پرس و
جو درباره آنان باشد. همه اینها در حالی است که در تریبونهای رسمی و حتی
رسانههای غیردولتی تنها نام چند مرجع تقلید شنیده میشود. تکثر و تعدد
مرجعیت شیعه در قم چگونه و از کجا آغاز شد؟ و این مراجع متعدد چه عقایدی
دارند و کدام جریان فکری و قومی را نمایندگی میکنند؟
کهنسالترین مراجع حال حاضر قم آیتالله شیخ لطفالله صافی گلپایگانی است و
دیگر مراجع نیز احترام ویژهای به داماد و میراثدار فقهی مرحوم آیتالله
سیدمحمدرضا گلپایگانی قائلاند.
زعمای حوزه در دهه شصت
آغاز تکثر و تعدد مرجعیت در قم به زمان فوت آیتالله اراکی برمیگردد. از
ساعات نخست بامداد چهارشنبه ۹ آذر ۱۳۷۳ صداوسیما با قطع برنامههای عادی
خود خبر وفات آیتالله اراکی را اعلام کرد. دولتهاشمی رفسنجانی در سراسر
کشور تعطیل و عزای عمومی اعلام کرد. آیتالله اراکی چهل روز پایانی عمرش را
در بیمارستان رجایی تهران سپری کرده بود. پیکرش با حضور سران نظام از
همین بیمارستان تشییع و پس از اقامه نماز به امامت مرحوم آیتالله العظمی
بهجت در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
آیتالله اراکی آخرین حلقه از مراجعی بود که امام خمینی در دوره حیات خود
اداره امور حوزه را به ایشان سپرده بود. در واقع امام پس از پیروزی انقلاب
به نیت ایجاد درس و بحث به به قم برگشت اما دیری نپایید که ناچار به
استقرار در تهران شد، چراکه از یک سو افزایش تنشهای سیاسی و فشارهای
جناحهای مختلف انقلاب به رهبر کبیر انقلاب ایشان را بر آن داشت برای سامان
دادن امور در تهران اقامت داشته باشد. از سوی دیگر زمان استقرار امام در
قم مصادف شد با اوج گرفتن اختلافات آیتالله شریعتمداری، مرجع تقلید بزرگ
شیعیان با امام خمینی(ره). از این رو امام ترجیح داد برای جلوگیری از بروز
تنش در حوزه علمیه به قصد ساماندهی امور در تهران به پایتخت برگردد.
امام خمینی(ره) با اینکه رهبری انقلاب را عهدهدار بودند اما همواره از
دخالت در امور اجرایی حوزه خودداری میکردند. بهدنبال مسائل پیشآمده
درباره آیتالله شریعتمداری و متعاقب آن درگذشت ایشان، آیتالله گلپایگانی
عملا در راس مرجعیت قم قرار گرفت. در این ایام آیات عظام مرعشی نجفی و
اراکی نیز از مراجع برجسته قم بهشمار میرفتند. این در حالی بود که
امامخمینی(ره) نیز علاوه بر رهبری انقلاب از مقام مرجعیت نیز برخوردار بود
. بدین ترتیب عملا چهار مرجع تقلید مطرح بودند. در آن ایام هر چند افرادی
چون آیتالله سیدمحمد شیرازی و آیتالله روحانی در مقام مرجعیت قرار
داشتند ولی به دلیل اختلافات عمیق فقهی چندان خود را مطرح نمیکردند.در
فاصله کمتر از یک دهه، حضرات آیات عظام امام خمینی، گلپایگانی، مرعشی نجفی و
شریعتمداری در ایران و آیتالله العظمی خویی در نجف رحلت کردند و سرانجام
آیتالله العظمی محمد علی اراکی نیز که در سن ۱۰۳ سالگی به سر میبرد
دارفانی را وداع گفت. بدین ترتیب از اواخر دهه ۶۰ شاگردان مهم شیخ
عبدالکریم حائری یزدی (موسس حوزه علمیه قم) و مرحوم بروجردی به تدریج یکی
پس از دیگری از دنیا رفتند.
لیست جامعتین
با افزایش وخامت مزاجی آیتالله اراکی و با توجه به سن بسیار بالای این
مرجع کهنسال شیعه، رایزنیها برای معرفی مراجع تقلید در قم و تهران شدت
گرفت. این نخستین بار بود که تشکلهایی چون جامعه مدرسین و جامعه روحانیت
تصمیم به معرفی لیست مراجع تقلید جایزالتقلید گرفته بودند. تا پیش از آن به
دلیل عدم وجود خلاء جدی و مشهور بودن مراجع تقلید وقت، نیازی به بررسی
علمای واجد شرایط برای تصدی امر مرجعیت نبود.
طبق مساله سوم رسالههای توضیحالمسائل مراجع تقلید نیمقرن اخیر، سه راه
برای شناخت مرجع تقلید اعلم وجود دارد: ۱- خود مقلد قادر به شناخت مرجع
اعلم باشد. لازمه این امر آن است که وی آشنایی و تسلط زیادی به علوم حوزوی
داشته باشد. ۲-دو عالم عادل اعلم بودن یک مجتهد را تصدیق کنند. ۳- عدهای
از علمای مورد اطمینان، مجتهدی را اعلم و شایسته تقلید بدانند.
با استناد به راه سوم مساله مذکور، علمای عضو جامعه مدرسین و جامعه روحانیت
تصمیم گرفتند به عنوان تشکلهای حوزوی کشور برای نخستین بار به صورت جدی
در این امر دخالت کرده و سرگردانی مقلدین را پایان دهند. اما در نجف اوضاع
متفاوتی را شاهد بودیم. پس از رحلت آیتالله سیدابوالقاسم خویی در تابستان
سال ۱۳۷۱ ، مرحوم آیتالله عبدالعلی سبزواری و آیتالله سیدعلی سیستانی
به عنوان مهمترین شاگردان حلقه درسی و فتوایی مرحوم خویی بر مسند مرجعیت
شیعیان تکیه زده بودند و مقلدان مرحوم خویی به آرای فقهی آنها عمل
میکردند.
یک روز پس از درگذشت آیتالله اراکی، جامعه روحانیت مبارز تهران با صدور
بیانیهای حضرات آیات سیدعلی حسینی خامنهای، آیتالله فاضل لنکرانی و
میرزا جواد تبریزی را به عنوان علمای جایزالتقلید اعلام کرد. در بیانیه این
تشکل دینی – سیاسی پایتخت آمده بود: «اسامی آیات عظام و فقهای والامقامی
که تقلید از آن بزرگواران جایز و عمل به فتاوی آنان صحیح و مبرء الذمه
میباشد اعلام میدارد... قابل ذکر است که هر سه نفر از این آیات عظام،
بقای تقلید بر مجتهد میت را جایز میدانند و آن افرادی که احیانا دسترسی به
بخشی از فتاوای مرجع تقلیدشان نداشته باشند میتوانند طبق فتوای مجتهد میت
مثلا مانند امامخمینی عمل نموده و نگرانی برای عدم انتشار رساله عملیه
نداشته باشند».
جامعه روحانیت مبارز هنوز هم به دبیرکلی آیتالله محمدرضا مهدویکنی
فعالیت میکند و هنگام صدور بیانیه فوق، سیاستمداران برجستهای چون هاشمی
رفسنجانی (رئیسجمهور وقت)، حسن روحانی، ناطقنوری (رئیسمجلس وقت)، شیخ
محمد یزدی (رئیس وقت قوه قضائیه)، امامی کاشانی و احمد جنتی در آن عضویت
داشتهاند. این تشکل بهعنوان مهمترین پایگاه سنتی جناح راست عمل میکند و
در سالهای اخیر معمولا از مواضع معتدلی برخوردار بوده است.
یک روز پس از صدور بیانیه جامعه روحانیت، مهمترین تشکل حوزوی کشور نیز با
صدور بیانیهای اسامی هفت نفر از علمای کشور را بهعنوان مراجع جایز
التقلید اعلام کرد. علاوه بر سه مجتهد مذکور در لیست جامعه روحانیت، نام
حضرات آیات عظام محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، سیدموسی شبیریزنجانی و
ناصر مکارمشیرازی در لیست مورد نظر این نهاد عالی حوزوی به چشم میخورد.
بعدها اعلام شد که اسامی این لیست به ترتیب آرای موافق آنها در جلسه جامعه
مدرسین نوشته شده بود. در بیانیه ۱۱ آذر ماه ۷۳ جامعه مدرسین آمده است:
«موضوع مرجعیت از اعظم مسائلی است که نمیتواند از مصالح مسلمین و استقلال و
عظمت آنان جدا و منفک باشد یا بدون توجه به دسیسهها و توطئههای کفر و
استکبار ضد اسلام مورد بررسی و امعان نظر قرار گیرد. لذا جامعه مدرسین حوزه
علمیه قم در جلسات متعدد این موضوع را مورد بحث و تبادل نظر قرار داد تا
اینکه در جلسه جمعه ۱۱ آذر ۷۳ به این نتیجه رسید که حضرات آیات آقایانی که
ذیلا نامشان یاد میشود واجد شرایط مرجعیت میباشند و تقلید از هر کدام از
آنان جایز است. والله العالم»
غایبان لیست جامعتین
مهمترین غایبین این فهرست را باید حضرات آیات عظام سیستانی، صافی ، منتظری
و صانعی دانست. قرار نگرفتن نام آیت الله منتظری به دلیل اختلافات باسابقه
سیاسی با جامعه مدرسین طبیعی بود. بعدها اعلام شد که نام آیتالله سیستانی
نیز به دلیل حضور ایشان در خارج از کشور در لیست نیامده است. البته در
زمان صدور این دو بیانیه، علمای بزرگی چون مرحوم آیتالله سید باقر سلطانی
طباطبایی (پدر زن مرحوم سیداحمد خمینی) و مرحوم آیتالله سید محمدرضا
بهاءالدینی در قم حضور داشتند که هیچگاه تمایلی به تصدی مرجعیت از خود
نشان ندادند.
آنها که رفتند
اکنون پس از گذشت ۱۵ سال از صدور این دو بیانیه مهم سه نفر از لیست جامعه
مدرسین دارفانی را وداع گفتهاند. آیتالله العظمی میرزا جواد تبریزی
(۱۳88 – ۱۳05) از بزرگترین شاگردان مرحوم آیتالله خویی و قطب فقهی دروس
عالی حوزه قم شمرده میشد. پس از ایشان، آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی
(۱۳86 – ۱۳10) نیز درگذشت. وی که رئیس اسبق جامعه مدرسین و از استادان
باسابقه فقه و اصول قم بود، از شاگردان برجسته آیتالله بروجردی و امام
خمینی(ره) شمرده میشد و به دلیل فعالیتهای انقلابیاش بارها مورد پیگرد
ماموران شاه قرار گرفته بود و سرانجام سومین مرجع مورد تایید جامعه مدرسین
نیز درگذشت. آیتالله العظمی محمد تقی بهجت ( ۱388 – ۱295) را باید
پرنفوذترین مرجع تقلید معاصر در میان تودههای گوناگون جامعه دانست. او که
تنها بازمانده شاگردان برجسته میرزای نائینی و مرحوم آیتالله غروی اصفهانی
بود، علاوه بر تبحر خاص در فقه و اصول، به مراتب بالای اخلاقی و عرفانی
نیز شهره بود و محبوبیت زیادی بین طلاب و مردم داشت.
مراجع نوظهور
طی سالها و ماههای اخیر علمای دیگری به تدریج به عنوان مرجع تقلید مطرح
شدهاند. عمدهترین آنها از میان طیف سنتی حوزه علمیه قم حضرات آیاتجوادی
آملی، جعفر سبحانی و حسینمظاهری اصفهانی هستند ودر میان طیف حوزوی نزدیک
به اصلاحطلبان نیز چند سالی است که آیتالله اسدالله بیاتزنجانی (نایب
رئیس مجلس سوم شورای اسلامی) به جرگه مراجع تقلید پیوسته و بیش از یک دهه
است که به تدریس سطوح عالی حوزوی در قم مشغول است. البته آیتالله بیات بیش
از آنکه درون حوزه نفوذ خود را افزایش دهد بیرون از حوزه شهرت یافته است.
آیتالله سبحانی نیز گرچه به تازگی به جرگه مراجع پیوسته است لکن دفاتر
متعددی در نقاط مختلف تهران و برخی شهرستانها بهراه انداخته است.
آنها که هستند
در مقطع کنونی در میان مراجع تقلید شیعه حضرات آیات سیدعلی خامنهای
(۱۳۱۸)، سیستانی (۱۳۰۹)، وحید خراسانی (۱۳۰۰)، لطفالله صافی گلپایگانی
(۱۲۹۸) صانعی و مکارم شیرازی (۱۳۰۵) از جایگاه برجستهتری نسبت به دیگران
برخوردارند. آیتالله خامنهای نیز پس از صدور بیانیه جامعتین در آذر ۷۳ به
مخالفت خود با ذکر نامش در این دو فهرست اشاره و تأکید نمودند که تنها
پاسخگوی شیعیان خارج از کشور خواهند بود و در داخل کشور اقدام به انتشار
رساله توضیح المسائل نخواهند کرد.
آیتالله خامنهای از شاگردان حضرات آیات بروجردی، امامخمینی و میلانی
بودهاند. اکنون ترجمه فارسی رساله استفتائات (پرسش و پاسخ) وی در اختیار
مقلدانش قرار دارد و درس خارج ایشان نیز در حسینیه امامخمینی تهران برقرار
است. آیتالله وحید خراسانی نیز از مهمترین و پررونقترین محافل درسی
اصول فقه را در قم در اختیار دارد و از نفوذ بسیار زیادی در بین طبقات
گوناگون حوزوی برخوردار است.
آیتالله سیستانی توانسته است حدود دو دهه پس از رحلت استادش مرحوم
آیتالله خویی به جایگاه کم نظیری در جهان دست یابد و در معادلات جهانی نیز
مؤثر باشد. او یکی از پرنفوذترین مراجع تقلید شیعه است و مقلدان فراوانی
در اقصی نقاط جهان دارد.آیتالله صافی گلپایگانی نیز کهنسالترین مرجع حوزه
قم است و بخش وسیعی از مقلدان مرحوم آیتالله العظمی سیدمحمدرضا
گلپایگانی اکنون از داماد ارشد وی تقلید میکنند.
همچنین حضرات آیات عظام سیدموسی شبیریزنجانی (۱۳۰۷)، یوسف صانعی (۱۳۱۳) و
حسین نوریهمدانی (۱۳۰۴) قرار دارند. آیتالله شبیری زنجانی چندان
علاقهای به مطرح شدن به عنوان مرجع تقلید نداشته و در سالیان پیش متدینین
را به حضرات آیات سیستانی و منتظری ارجاع میداد، ولی اکنون مقلدان فراوانی
در مناطق ترکنشین دارد و حوزه درسی مهمی نیز در قم به خود اختصاص داده و
شاگردان برجستهای را تربیت کرده است.آیتالله یوسفصانعی نیز در بین برخی
اقشار مقلدان بسیاری دارد و به داشتن افکار نو و نادر مشهور است و به همین
دلیل، منتقدان زیادی در میان نیروهای سنتی داشته است.
در کنار این مراجع، سید صادق شیرازی برادر مرحوم سید محمد شیرازی، در کنار
برخی چهرههای دیگر که لیست برخی از آنها در ذیل میآید و افرادی مانند
آیات عظام عزالدین زنجانی در مشهد، دستغیب در شیراز، غروی علیاری و آقا
مجتبی تهرانی در تهران و... در برخی شهرستانها رساله مرجعیت صادر
کردهاند و مقلدینی دارند.
ناگفته نماند که تقریبا تمامی مراجع تقلید شیعه خارج از کشور در قم دفاتری
دارند.با این اوصاف به نظر میرسد که کثرت و تعدد مراجع تقلید تا سالهای
آتی نیز ادامه خواهد داشت و مرجعیت یکپارچه و عام دوران آیتالله بروجردی
هنوز قابل تحقق نیست. تنوع و تکثر مراجع تقلید شیعه حتی در درون حوزههای
مشهد و نجف و حتی تهران و اصفهان نیز مشهود است و هر روز نیز برآن افزوده
میشود.