دکترین doctrineاز واژه لاتین dictrineبه معنای ایین اصول و عقیده سیاست و اموزه و نظریه گرفته شده است در زبان یونانی این واژه به معنای درس گرفتن و تعلیم دادن امده است دکترین به مجموعه ای از اصول و عقاید علمی و یا حتی دینی و فقهی که منسوب به یکی از دانشمندان و یا مکتب خاص است اطلاق میشود و اصول و عقاید ان با عمل توام است مجموعه ای از باورها – و رهنمودها و اموزه های توصیفی به شرط انکه برای مقصود عملیاتی یا بند و نقش راهنما و چهار چوب را باز ی میکند دکترین فرراتر از راهبرد و بنابراین فراتراز سیاست و خط مشی است بناچار دیر یا زود از اید ئولوژیزاده میشود یکی از منابع ارشادی که در تحول و تکامل نظام حقوق حقوقی جامعه نقش عمده ای دارد دکترین یا عقیده علمای حقوق است و مقصود و منظور از دکترین تغییر مواد قانونی و تجزیه و تحلیل ارای محاکم و رویه قضایی و ارائه طریق برای اینده میباشد حیات اثار و تالیفات دحقوقی دکترین است نظریه علمای حقوق نظریاتی که در تغییر قوانین و بیان نقاط ضعف و اجمال و تعارض قوانین بیان می کنند غالبا الهام بخش قانونگذار در جهت نسخ و اصلاح قوانین می باشد ودر مواردی که قانون مبهم و ناقص است نظریات اندیشمندان حقوق چنانچه یکسان و یا نزدیک باشند می تواند قاعده ای ایجاد کند که دادگاه را در مقام تغییر قانونی کمک کند . اندیشه های حقوق در پیشرفت حقوقی و تصویب قواعد بسیار مهم و بطورکلی در ساختمان حقوق هر کشوری بسیار موثری دارد بطور غیر مستقیم از منابع حقوق است . قانونگذار در یافتن قواعد عادلانه رهبری میکند گاه عرف حقوق می سازد در ایجاد رویه قضایی اثر دارد و با تجزیه و تحلیل قانونی رویه قضایی – اصول حقوقی مورد احترام را در هر جامعه ای معین می کند در مواردی که قانون نارسا و مجمل و یا ناقص است اندیشه دانایان فن میتواند عرف بوجود اورد که ان نقص را جبران می کند و در مقام تغییر قانونی مورد استناد محاکم قرار گیرد عقاید علمای مجموع عقایدی که در باب توجیه و بیان و تغییر قواعد حقوقی از طرف دانایان فن اظهار شده اندیشه های حقوقی یا عقاید علمای نامیده میشود این اندیشه هابه وسایل گوناگون ابراز می شود اساتید در دروس و کلاس دادگستری در دفاع خود بیان میکنند ونویسندگان در کتابهای و مقاله های و یاداشت ها علمی می نویسند سر دفتران و مشاوران حقوق در تنظیم معامله نتایج ان را بکار میبرند و گاه نیز در مجامع عمومی و بین الملل بصورت سخرانی ایراد میشود در واقع همانگونه که دادرسان بطور رسمی معنی درست قواعد را معین می سازند علمای حقوق نیز با طرح پیشنهادی تازه و نیز ارای محاکم و شان صالح و مفاسد قوانین و دسته بندی کردن ارای و اصول عرف و مورد احترام قانونگذار در این تلاش علمی و فنی شرکت میکند با این تفاوت . که نظر های ایشان جنبه رسمی نداشته و قدرت سیاسی دولت از ان حمایت نمی کند و نظریات علمای حقوق و بیان نقاط ضعف و اجمال و تعارض قوانین بیان می کند غالبا الهام بخش قانونگذار در جهت فسخ و اصلاح قوانین می باشد و مواردی که قانون مبهم و ناقص است نظریات اندیشمندان حقوق چنانچه یکسان و نزدیک باشد میتواند قاعده ای که دادگاه را در مقام تغییر قانون کمک کند